خلاصی از آن جهنم لعنتی موهبت بزرگی است. اکنون سالمم و آبروی خود را دوباره بهدست آوردهام و از احترام همکارانم برخوردارم .زندگی خانوادگیام ایدهآل است و کارم با آنکه وضع اقتصادی خراب است، از این بهتر نمیتواند باشد. من وقت زیادی صرف میکنم که آنچه را که آموختمام،با متقاضیان و نیازمندان در میان بگذارم و برای آن چهار دلیل دارم:
١-احساس وظیفه میکنم.
٢-برایم کار لذت بخشی است.
٣-با انجام آن بدهی خود را به کسی که وقت خود را صرف رساندن این پیام به من کرده ، میپردازم.
٤-هر بار که آن را انجام میدهم قدری بیشتر خود را در برابر لغزش بیمه میکنم.
«کتاب الکلیهای گمنام-کابوس دکتر باب»